اخبار و اعلانات

 آمار

تعداد نشریات120
تعداد شماره‌ها1,366
تعداد مقالات10,297
تعداد مشاهده مقاله3,208,874
تعداد دریافت فایل اصل مقاله1,792,580
سپهری فرد, حسین, مهاجری‌زاده, غزال. (1404). تحلیل مبانی نظری خاورشناسان در نقد الگوی حاکمیت و مشارکت سیاسی درقرآن. مطالعات فلسفی کلامی, (), 1-20. doi: 10.22034/jqopv.2025.10922
حسین سپهری فرد; غزال مهاجری‌زاده. "تحلیل مبانی نظری خاورشناسان در نقد الگوی حاکمیت و مشارکت سیاسی درقرآن". مطالعات فلسفی کلامی, , , 1404, 1-20. doi: 10.22034/jqopv.2025.10922
سپهری فرد, حسین, مهاجری‌زاده, غزال. (1404). 'تحلیل مبانی نظری خاورشناسان در نقد الگوی حاکمیت و مشارکت سیاسی درقرآن', مطالعات فلسفی کلامی, (), pp. 1-20. doi: 10.22034/jqopv.2025.10922
سپهری فرد, حسین, مهاجری‌زاده, غزال. تحلیل مبانی نظری خاورشناسان در نقد الگوی حاکمیت و مشارکت سیاسی درقرآن. مطالعات فلسفی کلامی, 1404; (): 1-20. doi: 10.22034/jqopv.2025.10922

تحلیل مبانی نظری خاورشناسان در نقد الگوی حاکمیت و مشارکت سیاسی درقرآن

قرآن پژوهی خاورشناسان
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 04 آبان 1404    اصل مقاله (327.09 K)
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22034/jqopv.2025.10922
نویسندگان
حسین سپهری فرد* 1؛ غزال مهاجری‌زاده2
1دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب، رشته الهیات، گرایش قرآن و حدیث، دانشکده قرآن و حدیث، گروه علوم قرآنی
2استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
چکیده
نقد گفتمان خاورشناسانه بر الگوی سیاسی قرآن، چالشی فراتر از جدال‌های کلامی سطحی است و ریشه در تقابل پارادایمیک دارد. مسئله اصلی آن است که این گفتمان، با جهان‌شمول انگاشتن مبانی نظری برآمده از سنت فکری غرب، الگوی قرآنی حاکمیت و مشارکت سیاسی را بر اساس معیارهایی بیرونی و ناسازگار مورد سنجش قرار می‌دهد. این پژوهش با هدف عبور از پاسخ‌گویی صرف به شبهات، درصدد تحلیل و شالوده‌شکنی این پیش‌فرض‌های بنیادین است. برای نیل به این مقصود، از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد انتقادی با تمرکز بر «تحلیل مبانی» بهره گرفته شده تا لایه‌های معرفتی پنهان در پس نقدهای شرق‌شناسانه آشکار گردد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که انگاره «عدم صلاحیت ذاتی دین برای حکومت» برخاسته از مبنای سکولاریسم پساروشنگری است و شبهه «زمان‌مندی و ناکارآمدی احکام سیاسی» ریشه در مبنای معرفتی «تاریخ‌گرایی» دارد. همچنین، نقد «کلی‌گویی و عدم کارایی فقه سیاسی» از مبنای «پوزیتیویسم حقوقی» نشئت می‌گیرد و تلقی «استبدادی بودن حاکمیت الهی» و تضاد آن با اراده مردم، محصول اعمال پیشینیِ الگوی «دموکراسی لیبرال» و مبنای «فردگرایی» است. بر این اساس، پژوهش نتیجه می‌گیرد که بخش عمده‌ای از نقد خاورشناسان، نه یک ارزیابی درون‌متنی، بلکه یک برون‌فکنی پارادایمیک است که اعتبار آن، نه به قوت استدلال، بلکه به پذیرش پیشینیِ مبانی نظری آن گره خورده است. این امر، ضرورت گذار از رویکرد جدلی به تحلیل تطبیقی-بنیادین را آشکار می‌سازد.
کلیدواژه‌ها
مبانی نظری؛ خاورشناسی؛ حاکمیت قرآنی؛ مشارکت سیاسی؛ سکولاریسم؛ تاریخ‌گرایی؛ دموکراسی لیبرال
مراجع
آمار
تعداد مشاهده مقاله: 32
تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 21


سامانه مدیریت نشریات علمی. قدرت گرفته از سیناوب