مقدمه
رشد وترقی هر جامعهای در گرو نظام آموزش وپرورش موفق است، چون رشد جامعه بدون آموزش و ارتقای سطح آگاهی و سواد مردم امکان پذیر نیست. هرچه گردونه تاریخ رو به جلو حرکت میکند، روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشود. در عصر حاضر آموزش و پرورش عمومی به مثابه یکی از پایههای اساسی توسعه پایدار تلقی میشود و کشورهای جهان بخش قابل توجه از درآمد ملی خود را جهت توسعه، بهبود و کارآیی آن اختصاص میدهند. در حقیقت آموزش و پرورش پایه و اساس جامعه انسانی است و یکی از اهداف مهم و اصلی آن پرورش و آموزش کودکان و نوجوانان توسط معلمان و مدیران است.
اولین گام در جهت دست یافتن به کادر آموزشی شایسته و کارآمد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شناخت عواملی مؤثر بر چگونگی فعالیتهای معلمان وتحصیل دانشآموزان است. یکی از این عوامل، رضایت شغلی معلمین است زیرا ارتباط مستقیم بین رضایت شغلی افراد با عملکرد آنان وجود دارد و هرچه افراد رضایت بالاتر داشته باشند، کار خود را بهتر و شایسته تر انجام میدهند. بنابراین، ضروری است که آموزش و پرورش هرچه بیشتر به مسئله رضایت شغلی معلمان توجه و اهتمام داشته باشد. اساسا عواملی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان بسیار متعدد و زیاد است که به یک یا چند عامل قابل محدود کردن نیست. افراد در کارهای روزمره خود با اشخاص، ابزار و تجهیزات ارتباط دارد که هر کدام در رضایت یا عدم رضایت افراد نقش بسزایی دارند.
در تحقیقات انجام شده، تقریبا همه اتفاق نظر دارند که تعدادی از عوامل مانند: حقوق و مزایا، امکانات رفاهی، همکاری و دوستی بین کارکنان، رابطه رؤسا با مرئوسین، اعتماد به هیئت رئیسه، تأمین نیازمندیهای شغلی، کارآیی امور اداری، ارتباطات کافی و صحیح، پایگاه اجتماعی و شناسایی ارزش کاری، ثبات کار، روابط کاری، تطابق اهداف مشخص کارکنان با اهداف سازمان، شرایط و محیط کار، فرصت برای رشد و ترقی، خط مشی و نحوه اداره امور سازمان، نظم و انضباط در کار، ارتباط با همکاران، تأمین شغلی، کسب موفقیت در کار و قدردانی در مقابل انجام کار در روحیه و رضایت شغلی کارکنان مؤثر هستند (علی قرائی، 1378: 26). همچنین عواملی مانند خانواده، برنامهدرسی، مواد و محتوای آموزشی، روش تدریس، امکانات وتجهیزات آموزشی، عزت نفس، بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مؤثر هستند.
یکی از عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شایستگیهای مدیران است. امروزه مدیریت آموشی غالبا به مفهوم رهبری، راهنمایی، اصلاح وتغییر مورد نظر است؛ از این رو نیل به هدفهای عالی آموزش و پرورش در هر جامعه مستلزم تجدید سازمان و نواندیشی در مدیریت نظام آموزشی است (علاقه بند، 1390). به اعتقاد صاحب نظران سازمانی یکی از بهترین روشها برای ایجاد و حفظ نظام آموزشی خوب، تربیت افراد کارآمد و متخصص به منظور مدیریت و رهبری این نظام است. باتوجه به این که راه حلهای نهایی مسائل ومشکلات آموزشی نیز در دست مدیران آموزشی است، باید قابلیتها وتواناییهای بالقوهی مدیران تا حد امکان رشد و پرورش یابد (نیکنامی، 1372: 5). صاحب نظران و محققین شایستگیهای مدیران را از جهات مختلف و گونا گونی بررسی و دستهبندی کردهاند.
رابرتکاتز[1] (1955) مهارتهای مورد نیاز مدیران را به فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. وی ای کامپرفارم[2] (2002) شایستگیها را به رفتاری وفنی دستهبندی کرده است. درطبقهبندی دیگری که توسط آلسان[3] و بولتون(2000)، ارائه گردیده شایستگی به دو نوع فردی وسازمانی تقسیم میگردد. رابتام وجاب[4] (1995) طبقهبندی کاملا متفاوتی ازشایستگیها ارائه مینمایند؛ آنها شایستگی را به دو نوع سخت و نرم تقسیم مینمایند. آلن و مییر[5] (2004) شایستگیهای مدیران را به شایستگیهای عاطفی – اجتماعی شامل دانش، مهارت، توانایی و نگرش مدیران در زمینه آگاهی اجتماعی، مهارتهای اجتماعی و احساس کفایت و هوش هیجانی که در دو بعد عاطفی و اجتماعی منعکس شده استارائه میکنند.
گلمن[6](1995) شایستگیهای مدیران را به شایستگیهای خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه دستهبندی میکند.
پژوهش حاضر بر مبنای شایستگیهای گلمن رابطه بین شایستگیهای مدیران و رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دروس دینی دانش آموزان ولایت بامیان افغانستان را مورد بررسی قرار میدهد. کشور افغانستان که سال های متمادی دچار جنگ و نا امنی بوده و هست نظام آموزشی آن آسیب سنگینی دیده ودچار رکود گردیده است، بیش از هرکشوری نیازمند توجه و دقت در پیشرفت و ارتقای نظام آموزشی است و ارتقای نظام آموزشی بدون شناسایی عوامل مؤثر در آن امکان پذیر نیست.
نقش مدیر بسیار حساس، مهم و چشم گیر است. اوست که سنگینی کلیه مسئولیتها و به چرخش درآوردن نظام مدرسه را برعهده دارد. مدیریت آموزشی از دشوارترین و حساسترین نوع مدیریت در سازمان های عمومیو دولتی میباشد. بدون شک بهرهوری مطلوب از نیروی انسانی که به عنوان دبیران آموزشگاه مشغول به کار هستند، منوط به برخورداری از مهارتهای مدیریتی و شناخت عوامل آن میباشد. پیامد پاسخگویی به تقاضای روز افزون آموزش و پرورش، گسترش نظام آموزشی بصورت سازمانی عظیم و گسترده است که با تعداد کثیری از دانش آموز سرکار دارد، وظایف متعدد و متنوعی را انجام میدهد، کارکنان فراوان با دانش و مهارت های گوناگون را به خدمت میگیرد، منابع مادی و مالی عظیمیرا مصرف میکند، روی هم رفته، اثرات و نتایج دامنه داری به بار میآورد.
گردش کار و فعالیتهای چنین تشکیلاتی بدون تردید به برنامه ریزی آگاهانه و سازماندهی هوشمندانه نیاز است و نتیجه بخشی خدمات حساس و خطیر آن مستلزم رهبری و مدیریت اثر بخش است (علاقه بند، 1378).
«اکنون مدیریت آموزشی برای جبران نزول کیفی آموزش و پرورش، ناشی از توجه به مشکلات کمییک الزام است و ابعاد وسیع و پیچیدگی وظایف آموزشی به مدیرانی با عمق نظر و بینش و انعطاف پذیری و مجهز به دانش مدیریت نیاز دارد»(جمالی، 1379).
مدیریت و رهبری از ارکان هر سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی در بین سایر انواع مدیریت ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در رأس همه مسائل جامعه باشد. مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمیدر بهسازی و توسعه جامعه دارد.
اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارت های کافی باشند، بدون تردید، نظام آموزشی نیز از اثر بخشی، کارایی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود. وجود کتب و منابع مدیریت از لوازم و دست مایههای توسعه نیروی انسانی و آموزش و پرورش است (میرکمالی، 1373).
مدیران مدارس، مدیران عملیاتی در سطح اجرایی هستند، یکی از سیاست هایی که امروزه آموزش و پرورش به دنبال آن میباشد، سیاست مدرسه محوری است یعنی تمامیآموزش و پرورش و اعم از وزارت خانه ها و ادارات مناطق، باید در خدمت مدرسه باشند و همه برای مدرسه مقدمه باشند و آنچه ذی المقدمه است مدرسه است. اگر این سیاست را بپذیریم مدیر مدرسه نقش حساسی پیدا میکند.
مدیران با مدیریت سنجیده خود میتوانند مجموعه مدرسه را به موفقیت برسانند و زودتر و بهتر به هدف های آموزشی و پرورشی نائل آیند (مجید،1380: 23).
اینگونه به نظر میرسد که مدیران باید از آن خصوصیاتی که باید داشته باشند همچون روابط انسانی خوب مهارت های لازم و تعدیل و تطبیق رفتار خویش، اطلاع لازم داشته باشند. آگاهی از اینگونه اطلاعات و دانسته ها موجب رشد مدیران و رفع نواقص مدیریتی مدیران میگردد و علم و اطلاع از شایستگیهای چهار گانه( خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه) نیز ضرورتی است که اگر بر مبنای اطلاعات آماری و تحقیقات گسترده علمیو عملی صورت گرفته باشد. مورد پذیرش مدیران و سعی آنها در استفاده از این گونه شایستگیها خواهد شد و در پی آن مدیران ارشد را ترغیب به استفاده از مدیرانی خواهد نمود که در تحقیقات نمرات بهتری آورده و مقبولیت جامع تری داشته باشند.
متغیرهای مختلفی در ارتباط با رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی مورد بررس و پژوهش قرار گرفته است. مانند ارتباط رضایت شغلی با متغیرهایی مثل هوش اجتماعی مدیران(رضایی و خلیل زاده، 1388)، مهارتهای مدیران (ایمانی1391)، هوش هیجانی(یارمحمدی منفرد و همکاران 1389)، هوش اجتماعی مدیران(رضایی و خلیل زاده1388)، عدالت سازمانی(ایمانی نوجانی و ارجمندیان1391)، سبک رهبری(احسانی و حاج هاشمی1384)، عوامل مؤثر بر رضایت شغلی(اسدیان و فلاحمهنه1384)، تعهد سازمانی(حصاری 1385)، عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی(جوادی و همکاران1394)، سبک های مدیریت مدیران(بخشایش و آذرنییاد 1391) وهمچنین متغیرهای زیادی با پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفته است مثل متغیرهای خلاقیت معلمان(حسینی1386)، یادگیری مشارکتی(کرامتی و حسینی1387)، انگیزش درونی- بیرونی، منبع کنترل درونی – بیرونی)حسن زاده 1381)، شناسایی عوامل آموزشی مؤثر(احمدی و اصلیان1390) و سطح خودکار آمدی معلمان(میرکمالی و همکاران1392) مورد پژوهش قرار گرفته است.
اما یکی از موضوعاتی که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و پژوهش قابل توجهی در مورد آن صوزت نگرفته است شایستگیهای عاطفیـ اجتماعی مدیران است یعنی غیر از عواملی که دیگری که در پزوهشها مورد بررسی قرار گرفته است و بر رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی مؤثر است، شایستگیهای عاطفیـ اجتماعی مدیران تا چه اندازه میتواند رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهد. بررسی اسناد و پژوهشها بیانگر این است که پژوهش قابل توجهی که بتواند میزان این تأثیر گذاری را بیان و مشخص کند انجام نشده است.
یکی از عوامل مهم که می تواند بر رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی تأثیر گذار باشد شایستگیهای عاطفیـ اجتماعی مدیران است. زیرا به نظر می رسد با کاهش و یا نبود شایستگیهای عاطفیـ اجتماعی مدیران سبب کاهش رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان میشود. بنابراین پژوهش حاضر در صدد بررسی میزان ارتباط شایستگیهای عاطفیـ اجتماعی مدیران بارضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است.
روش پژوهش
این تحقیق برحسب هدف، کاربردی بوده و بر اساس روش گردآوری دادهها پیمایشی=توصیفی ازنوع همبستگی است. از این جهت کاربردی است که نتایج این تحقیق میتواند در مکاتب افغانستان مورد استفاده و مؤثر واقع گردد. در تحقیق از نوع همبستگی رابطه بین دو یا چند متغیر بررسی میشود و نتایج همبستگی حاصل از پژوهش در صورت معنیداری به کل جامعه آماری تسری وتعمیم داده میشود. تحقیق توصیفی به توصیف آنچه که هست میپردازد وشرایط موجود را ثبت، توصیف و تجزیه و تحلیل و تفسیر میکند جامعه آماری به مجموعه افراد، اشیاء و یا بطور کلی پدیدههایی اطلاق میشود که محقق میتواند نتیجه مطالعه خود را به کلیه آنها تعمیم دهد (احمد بیانی، 1378: 167).
جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران، معلمان و دانشآموزان ولایت بامیان میباشد که در سال انجام پژوهش(1399)، مشغول مدیریت، تدریس و تحصیل هستند. براساس آمار ارائه شده از سوی واحد آمار ریاست معارف بامیان تعداد 181 مدیر، 358 معلم که 224 مرد و 134 زن و 10695 دانشآموز میباشند.
در این پژوهش حاضر جامعه آماری کلیه مدیران، معلمان و دانشآموزانی هستند که در مکاتب ولایت بامیان مشغول مدیریت، تدریس و تحصیل هستند و تعداد مدیران 181 نفر، معلمان 358 نفر و تعداد دانشآموزان 10695 نفر است که حجم نمونه مدیران از روش سرشماری حجم نمونه معلمان و دانشآموزان از طریق جدول مورگان 181 معلم و 384 دانشآموز به صورت تصادفی ساده معلمان و دانشآموزان در دست رس انتخاب و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید که تعداد 181 پرسشنامه شایستگیهای مدیران و 181 پرسشنامه رضایت شغلی برای معلمان و 384 پرسشنامه پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان توزیع گردید.
در پژوهش حاضر از مقیاس ترتیبی که میزان موافقت یا مخالفت پاسخ دهنده را روی یک مقیاس 5 درجهای از کاملا موافق تا کاملا مخالف یا یک مقیاس 2 درجهای بلی و خیر مشخص کند کهشامل پرسشنامه شایستگیهای مدیران که پرسشنامه دیگر ساخته توسط آقای گیاهی (1391) میباشد و از چهار بعد خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه تشکیل شده است با آلفای 75 /0 با40 گویه و پرسشنامه رضایت شغلی استمپس و پدیمونت(2002) که ازشش شاخص پرداخت، استقلال کاری، تعامل، شأن و مقام شغلی، وظایف شغلی و سیاستهای سازمانی تشکیل شده است با آلفای 885/0 با 24 گویه که 4 گویه برای (پرداخت) 4 (استقلال کاری) 4 (تعامل) 4 (شأن و مقام شغلی) 4 (وظایف شغلی) 4 (سیاستهای سازمانی) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی نیز استاندارد میباشد که روایی آن 85/0 میباشد به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است.
یافتههای تحقیق
دادههای جمع آوری شده اعداد و ارقامی بدون معنی میباشند که از آمار برای معنیدار کردن آنها به منظور تحقق اهداف پژوهشها و تحقیقات کمک گرفته میشود. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهعنوان بخشی از فرآیند روش تحقیق علمی یکی از پایههای اصلی هر مطالعه و پژوهش بهشمار میرود که بهوسیله آن کلیه فعالیتهای تحقیفی تا رسیدن به یک نتیجه، کنترل و هدایت میشوند. ذکر این نکته ضروری است که تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده به تنهایی برای یافتن پاسخ پرسشهای پژوهش کافی نیست. بعد از تجزیه و تحلیل دادهها باید نتایج آن را تعبیر و تفسیر نمود. اطلاعات لازم برای این تحقیق از طریق پرسشنامهای که قبلاً اعتبار آن مورد آزمون قرار گرفته بهدست آمده است.
این اطلاعات در محیط نرم افزاری با اعمال آزمونهای آماری مناسب با توجه به فرضیات تحقیق، تجزیه و تحلیل گردید و در این فصل نتایج گردآوری شده و تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته دادهها بر مبنای استنباط آماری و به کمک فنون آماری مناسب، بهمنظور تأیید یا رد فرضیه تحقیق ارائه میشود. در این بخش بهمنظور توصیف ویژگیهای نمونه، ابتدا دادههای جمعآوری شده با استفاده از شاخصهای آمارتوصیفی خلاصه و طبقهبندی میشود، سپس با استفاده از شاخصهای آمار استنباطی به تأیید یا رد فرضیات میپردازیم.
نتایج دادههای توصیفی متغیرهای پژوهش
جدول(۱) توصیف شرکت کنندگان بر اساس جنسیت
جنسیت
|
فراوانی
|
درصد
|
درصد تجمعی
|
بی پاسخ
|
158
|
7.3
|
87.3
|
مرد
|
14
|
.7
|
95.0
|
زن
|
9
|
.0
|
100.0
|
کل
|
181
|
00.0
|
|
همانطور که در جدول(1) مشاهده میکنید از کل ۱۸۱ نفر شرکت کننده، ۳/۸۷ درصد به متغیرهای جمعیت شناختی پاسخی نداده بودند. با این وجود، ۷/۷ درصد از شرکت کنندگان مرد و ۵ درصد باقی مانده زنان را تشکیل داده است.
نمودار(۱) توصیف شرکت کنندگان بر اساس جنسیت
بر اساس نمودار (۱) میانگین جنسیت شرکت کنندگان در سطح ۱۸/۰ و انحراف استاندارد آن در حد ۴۹/۰ است.
جدول(۲) توصیف شرکت کنندگان بر اساس سن
سن
|
فراوانی
|
درصد
|
درصد تجمعی
|
بی پاسخ
|
158
|
7.3
|
87.3
|
۱۸ تا ۲۹ سال
|
7
|
.9
|
91.2
|
۳۰ تا ۳۹ سال
|
8
|
.4
|
95.6
|
۴۰ تا ۴۹ سال
|
4
|
.2
|
97.8
|
۵۰ سال به بالا
|
4
|
.2
|
100.0
|
کل
|
181
|
00.0
|
|
همانطور که مشاهده میکنید بر اساس جدول (۲) از کل شرکت کنندگان ۳/۸۷ درصد آنها به این سؤال پاسخ ندادهاند. ۹/۳ درصد ۱۸ تا ۲۹ سال، ۴/۴ درصد ۳۰ تا ۳۹ سال، ۲/۲ درصد ۴۰ تا ۴۹ سال و همچنین ۲/۲ درصد ۵۰ سال به بالا سن دارند که درصد بالاتری از معلمان 30 تا 39 سال سن دارند.
نمودار(۲) توصیف شرکت کنندگان بر اساس سن
بر اساس نمودار۲ میانگین سن شرکت کنندگان در سطح ۲۸/۰ و انحراف استاندارد آن در حد ۸۳/۰ است.
جدول (۳) توصیف شرکت کنندگان بر اساس تحصیلات
تحصیلات
|
فراوانی
|
درصد
|
درصد تجمعی
|
بی پاسخ
|
159
|
7.8
|
87.8
|
دیپلم
|
2
|
.1
|
89.0
|
لیسانس
|
18
|
.9
|
98.9
|
دکتری
|
2
|
.1
|
100.0
|
کل
|
181
|
00.0
|
|
بر اساس جدول(۳) از کل شرکت کنندگان ۸/۸۷ درصد به این سؤال پاسخ ندادهاند. ۱/۱ درصد از تحصیلات پاسخ دهندگان در سطح دیپلم، ۹/۹ درصد در سطح لیسانس و ۱/۱ درصد در سطح دکتری میباشد که درصد بالاتری سواد معلمان در سطح لیسانس است.
نمودار(۳) توصیف شرکت کنندگان بر اساس تحصیلات
بر اساس نمودار (۳) میانگین تحصیلات شرکت کنندگان در سطح ۲۴/۰ و انحراف معیار آن در حد ۶۷/۰ است.
جدول(۴) توصیف شرکت کنندگان بر اساس سابقه معلمی
سابقه
|
فراوانی
|
درصد
|
درصد تجمعی
|
بی پاسخ
|
59
|
87.8
|
87.8
|
۱ تا ۵ سال
|
6
|
.3
|
91.2
|
۶ تا ۱۰ سال
|
7
|
.9
|
95.0
|
۱۰ تا ۲۰ سال
|
7
|
.9
|
98.9
|
۲۰ سال به بالا
|
2
|
.1
|
100.0
|
کل
|
81
|
00.0
|
|
همان طور که مشاهده میکنیدبر اساس جدول(۴) از کل شرکت کنندگان ۸/۸۷ درصد به این سؤال پاسخ ندادهاند. ۳/۳ درصد ۱ تا ۵ سال، ۹/۳ درصد ۶ تا ۱۰ سال، ۹/۳ درصد ۱۰ تا ۲۰ سال و ۱/۱ درصد ۲۰ سال به بالا سابقه معلمی دارند.
نمودار(۴) توصیف شرکت کنندگان بر اساس سابقه معلمی
بر اساس نمودار(۴) میانگین سابقه معلمیشرکت کنندگان در سطح ۲۷/۰ و انحراف معیار آن در حد ۸/۰ است.
نتایج دادههای استنباطی
جدول(۵) نتایج همبستگی متغیرهای شایستگی با پیشرفت تحصیلی و رضایت شغلی
متغیرها
|
شایستگی
|
پیشرفت
|
رضایت شغلی
|
شایستگی
|
1
|
|
|
پیشرفت
|
.179*
|
1
|
|
رضایت شغلی
|
.450**
|
|
1
|
نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات فرضیه اصلی
رابطه مثبت و معنی داری بین شایستگی مدیران با رضایت شغلی معلمان وجود دارد.
برای پاسخ به این فرضیه از آزمون مقایسه همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای حاصل از شایستگی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در جدول (5) نشان داده شده است همان گونه که در جدول (5) مشاهده میشود ضریب همبستگی بین شایستگی های مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس برابر با 450/. میباشد، و ضریب همبستگی بین شایستگیهای مدیران با پیشرفت تحصیلی برابر با 179/. میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار می باشد.
جدول(6) نتایج همبستگی متغیرهای خود آگاهی با رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی
متغیرها
|
خود آگاهی
|
رضایت شغلی
|
پیشرفت
|
خود آگاهی
|
1
|
|
|
رضایت شغلی
|
.217**
|
1
|
|
پیشرفت
|
.079
|
|
1
|
نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات فرضیه اول
رابطه مثبت و معنی داری بین خود آگاهی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پییشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود دارد.
برای پاسخ به این فرضیه از آزمون مقایسه همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای حاصل از خودآگاهی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در جدول (6) نشان داده شده است همان گونه که در جدول (6) مشاهده میشود ضریب همبستگی بین خودآگاهی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس برابر با .217 میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار می باشد.
و ضریب همبستگی بین خودآگاهی مدیران با پیشرفت تحصیلی برابر با079. میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار نمی باشد.
جدول(7) نتایج همبستگی متغیرهای خود مدیریتی با رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی
متغیرها
|
|
خود مدیریتی
|
|
رضایت شغلی
|
پیشرفت
|
خود مدیریتی
|
|
1
|
|
|
|
رضایت شغلی
|
|
.394**
|
|
1
|
|
پیشرفت
|
|
.194**
|
|
|
1
|
نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات فرضیه دوم
رابطه مثبت و معنی داری بین خود مدیریتی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پییشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود دارد.
برای پاسخ به این فرضیه از آزمون مقایسه همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای حاصل از خود مدیریتی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در جدول (7) نشان داده شده است همان گونه که در جدول (7) مشاهده میشود ضریب همبستگی بین خود مدیریتی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس برابر با .394 میباشد ضریب همبستگی بین خود مدیریتی مدیران با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان برابر با .194 میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار می باشد.
جدول(8) نتایج همبستگی متغیرهای آگاهی اجتماعی با رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی
متغیرها
|
آگاهی اجتماعی
|
رضایت شغلی
|
پیشرفت
|
آگاهیاجتماعی
|
1
|
1
|
|
|
رضایت شغلی
|
.206**
|
|
|
|
پیشرفت
|
.064
|
|
|
1
|
نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات فرضیه سوم
رابطه مثبت و معنیداری بین آگاهی اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پییشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود دارد.
برای پاسخ به این فرضیه از آزمون مقایسه همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای حاصل از آگاهی اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در جدول (8) نشان داده شده است همان گونه که در جدول (8) مشاهده میشود ضریب همبستگی بین آگاهی اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس برابر با .206 میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار می باشد.
و ضریب همبستگی بین خودآگاهی مدیران با پیشرفت تحصیلی برابر با064. میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار نمی باشد.
جدول(9) نتایج همبستگی متغیرهای مدیریت رابطه با رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی
متغیرها
|
|
مدیریت رابطه
|
|
رضایت شغلی
|
|
پیشرفت
|
مدیریت رابطه
|
|
1
|
|
|
|
|
رضایت شغلی
|
|
.376**
|
|
1
|
|
|
پیشرفت
|
|
.138
|
|
|
|
1
|
نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات فرضیه چهارم
رابطه مثبت و معنی داری بین مدیریت رابطه مدیران با رضایت شغلی معلمان و پییشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود دارد.
برای پاسخ به این فرضیه از آزمون مقایسه همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای حاصل از مدیریت رابطه مدیران با رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در جدول (9) نشان داده شده است همان گونه که در جدول (9) مشاهده میشود ضریب همبستگی بین مدیریت رابطه مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس برابر با.376 میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار می باشد.
و ضریب همبستگی بین مدیریت رابطه مدیران با پیشرفت تحصیلی برابر با .138 میباشد که در سطح (05/0> p ) معنی دار نمی باشد.
گامها
|
متغیرها
|
بتا
|
t
|
P<
|
R
|
R2
|
R2تعدیلی
|
F
|
Df
|
P<
|
۱
|
رضایت شغلی
|
179
|
.200
|
029
|
240
|
058
|
047
|
.437
|
2
|
05
|
شایستگی عاطفی
|
098
|
.203
|
230
|
جدول (10) پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس مؤلفههای رضایت شغلی و شایستگی عاطفی
پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای رضایت شغلی وشایستگی عاطفی به عنوان متغیر مستقل وارد معادله رگرسیون شدند. بر اساس جدول (10) از بین متغیرهای پیش بین در گام اول رضایت شغلی و شایستگی عاطفی به میزان ۰۴/ میتواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند. پس به این نتیجه میرسیم که رضایت شغلی و شایستگی عاطفی ۴ درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی میکند. همانطور که از مقادیر P این یک گام قابل مشاهده است، رضایت تحصیلی و شایستگی عاطفی به صورت معناداری پیشرفت تحصیلی را پیش بینی میکنند. در تفسیر یافتهها اینگونه مطرح میشود که به عنوان مثال، با افزایش یک انحراف استاندارد در نمره رضایت شغلی و شایستگی عاطفی، نمره پیشرفت تحصیلی ۰۴/۰ انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.
بحث و نتیجه گیری
اولین یافته پژوهش حاضر نشان میدهد که بین شایستگی های مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس و پشرفت تحصیلی دروس دینی دانشآموزان رابطه معنا داری وجود دارد
یعنی به هر اندازه که مدیران از شایستگیهای مدیریتی بیشتر بر خوردار باشند رضایت شغلی معلمان بالاتر است و هرچه مدیران از شایستگی کمتری برخوردار باشند رضایت شغلی معلمان نیز کاهش مییابد.
یافته این پژوهش با نتیجه تحقیق مطهری نژاد و فاتحی چنار (1395) هماهنگ است. نتایج آنها نشان داد که بین شایستگیهای شناختی، عاطفی و مهارتی دبیران ریاضی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان رابطه مثبت وجود دارد. وهمچنین تحقیق محمودپور و حیدری(1396) نشان داد که بین شایستگی مدیران مدارس و مولفههای آن(دانش، مهارت، تجربه، توانایی) با رضایت شغلی معلمان رابطهای مستقیم و معنا دار وجود دارد.
در مجموع با توجه به یافتههای این تحقیق و تایید آن توسط پژوهشهای دیگر میتوان نتیجه گرفت که هرچه میزان برخورداری مدیران از شایستگیهای عاطفی اجتماعی بالا باشد زمینه رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بیشتر فراهم میشود، چون مدیر شایسته تمام برنامه ریزیها، تصمیم گیریها، برخوردها و ارتباطاتش از روی خرد و منطق انجام میشود و این امر سبب میشود که معلمان در یک فضای پرنشاط و دوستانه کارهایشان را با دلگرمی و شوق و علاقه انجام دهد و دانشآموزان هم شوق بیشتری برای یاد گیری و ابراز استعداد های شان پیدا میکنند.
دومین یافته پژوهش نشان می دهد که بین شایستگی خود آگاهی مدیران و رضایت شغلی معلمان را بطه مثبت و معنا دار وجود دارد ولی بین شایستگی خوآگاهی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود ندارد. باتوجه به اینکه تحقیق مشابه با این عنوان یافت نشد امکان مقایسه وجوود ندارد.
در تبیین این یافته میتوان گفت هرچه خود آگاهی مدیران افزایش پیدا کند رضایت معلمان نیز افزایش مییابد. زیرا بر اساس نظر گلمن (2002) هنگامیکه فرد از احساسات خویش آگاه است، میداند که چرا عواطف و احساسات رخ میدهند و دلالتها و معانی احساساتش را درک میکند. ساسیک و مجرین[7] (1999) دریافتند که خودآگاهی میتواند برای افراد کنترل ادراک شده بیشتری را نسبت به پیشامدها و پیامدهای بین فردی در کارشان ایجاد کند. بنا براین هرچه میزان خود آگاهی مدیران بالاتر باشد عملکرد و رفتارشان عاقلانهتر و سنجیدهتر انجام میگیرد و رفتار معقول و منطقی مدیر قطعا رضایت معلمان را در پی دارد.
سومین یافته پژوهش حاضر نشان می دهد که رابطه مثبت و معنی داری بین شایستگی خودمدیریتی مدیران بارضایت شغلی معلمان و پشرفت تحصیلی دروس دینی دانشآموزان وجود دارد. از آنجایکه تحقیقات مشابه این نتیجه یافت نشد امکان مقایسه نتایج این یافته وجود ندارد.
در تبیین این یافته میتوان گفت با برخورداری مدیران از خود مدیریتی بالا پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نیزافزایش مییابد؛چون برخورداری مدیران از شایستگی خود مدیریتی سبب ایجاد جو اعتماد، آسایش و انصاف میشود که این سه ویژگی در ساز مان آموزشی یقیناً موجب رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است.
چهارمین یافته پژوهش حاضر نشان میدهد که رابطه مثبت ومعنی داری بین شایستگی آگاهی اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان وجود دارد، ولی بین شایستگی آگاهی اجتماعی مدیران و پشرفت تحصیلی دروس دینی دانشآموزان رابطه وجود ندارد. با توجه به اینکه تحقیق مشابه این نتیجه یافت نشد امکان مقایسه این یافته وجود ندارد.
در تبیین این یافته می توان گفت با برخورداری مدیران از آگاهی اجتماعی بالا رضایت شغلی معلمان نیزافزایش مییابد چون بر اساس نظریه گلمن همدلی بخش اعظمی از آگاهی اجتماعی است. بنابر این هرچه در سازمان آموزشی همدلی بیشتر حاکم باشد معلمان علاقه بیشتر به انجام وظایف و بقای بر آن سازمان را دارند.
پنجمین یافته این پژوهش نشان میدهد که رابطه مثبت و معنی داری بین شایستگی مدیریت رابطه مدیران با رضایت شغلی معلمان وجود دارد. ولی بین شایستگی مدریریت رابطه مدیران و پشرفت تحصیلی دروس دینی دانشآموزان رابطه وجود ندارد. با توجه به اینکه تحقیق مشابه این نتیجه یافت نشد امکان مقایسه این یافته وجود ندارد.
در تبیین این نتیجه میتوان گفت هرچه مدیریت روابط مدیر بهتر باشد رضایتمندی شغلی معلمان بیشتر است، بر اساس نظریه اس. اس. خانکا «ارتباط از طریق تسری اطلاعات به کل سازمان، باعث حفظ هماهنگی بین فعالیتها میشود. ارتباط اثر بخش به شکل گیری نگرشها کمک و روحیه کارمند یا کارگر را بهبود میبخشد» (اس. اس. خانکا،1389: 296) بنابر این مدیریت رابطه بهتر مدیر سبب تقویت و بهبود روحیه معلمامان میشود و بهبود روحیه باعث افزایش رضایت شغلی و علاقه مندی به انجام وظایف میشود.
یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروزی مدیریت است به کمک این فعالیت ، اهداف و ماموریت های سازمان تحقق می یابد و از منابع و امکانات موجود بهره برداری میشود و تواناییها و استعدادهای انسان های درون سازمان از قوه به فعل در می آید در این میان مدیران سازمانهای آموزشی نقش حساس و حیاتی دارند. مدیران آموزشی باید دارای تواناییها وشایستگیهای خاصی باشند تا بتوان با کمال اطمینان سرنوشت تربیتی کودکان و نواجوانان را به دست آنها سپرد، دانش و اگاهی و شایستگیهای مدیر باید قبل از پرداختن به مدیریت در حدی باشد که نیاز به آموزش و خطاهای مکرر نباشد (میر کمالی 1378: 20)
مدیران در سازمانها به لحاظ تاثیری که بر عملکرد سایر عوامل سازمانی دارد به خصوص در آموزش و پرورش به عنوان مهمترین سازمان اجتماعی که کیفیت عملکرد سازمانهای دیگر به آن وابسته است مورد توجه اندیشمندان بوده است یکی از راههایی که توسط آن عملکرد مدیران مورد توجه قرار می گیرد مشاهده آنان از زاویه شایستگیهای است که برای تحقق اهداف و حصول اثر بخشی لازم است . گلمن شایستگیها را به چهار دسته خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه تقسیم میکند که خودآگاهی با شناخت حالتها، رجحانها، منابع و بینشهای درونی ارتباط دارد؛ مدیریت بر خود به به مدیریت حالتها، تکانهها و منابع درونی بر میگردد؛ آگاهی اجتماعی مربوط به چگونگی اداره کردن روابط و آگاهی از عواطف، نیازها و علائق دیگران است و مدیریت روابط مربوط به مهارت یا زبردستی در ایجاد پاسخهای مطلوب در دیگران است (گلمن، 1998).
شایستگی به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و بقای وظائف منعکس میشود گفته میشود. بنابراین منظور از شایستگی توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است. ضابطه اصلی شایستگی داشتن، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است
شایستگیهای مدیریتی تابع سلیقهها و یا رفتارهایی که عادات افراد آنها را تعریف نموده نیستند.
شایستگی مدیریتی از سرچشمه علم و دانایی نشأت گرفته و همگان به خوبی میدانند که مدیریت یک علم است و این علم از یک منطق و سیستم تبعیت میکند که رفتارهای مدیر تابع آن سیستم است و نه بالعکس.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که میان شایستگیهای عاطفی اجتماعی(خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت رابطه) مدیران و رضایت شغلی معلمان و همچنین میان شایستگی مدیران(خود مدیریتی) و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد یعنی هرچه میزان برخورداری مدیران از این شایستگیها بالاتر باشد رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی افزایش پیدا میکند. با توجه به وجود این را بطه و نقش حساس مدیران مدارس باید سعی شود به صورت مداوم شایستگیهای مدیران مدارس ارتقا ءیابد و نیز شایستگیهای آن دسته از مدیرانی که دارای شایستگیهای مدیریتی کمتری هستند با برنامه ریزی های صحیح واصولی ارتقاء یابد.
پیشنهادات
- تلاش و تعامل هماهنگ وزارت خانه ها و واحدهای مختلف (آموزش و پرورش) مدیریت و برنامه ریزی در جهت تحقق هدفهای در راستای افزایش رضایت شغلی معلمان،
- تدوین خط مشیها و قوانین جامع فناوری اطلاعات و مهارتهای مدیریتی مدیران و اصلاح قوانین،
- تخصیص سهم بیشتری از اعتبار و بودجه کل کشور به معارف،
- تغییر ساختار معارف از متمرکز به غیر متمرکز،
- تشویق و مشارکت بخش خصوصی در زمینه ایجاد نگرش مدیریتی نوین مدیران در معارف،
- رفع تبعیض از حقوق معلمان در مقایسه با سایر مشاغل و کارکنان دولت،
- اختصاص وامهایی برای دایر کردن مدارس خصوصی، علمی و تقویتی با مشارکت معلمان
- فراهم کردن زمینه تحصیلات عالی و تکمیلی معلمان در رشته مورد نیاز جامعه،
- پرداخت حقوق و پاداشهای بیشتر جهت رفع تنگناهای مادی،
- پیشنهاد میشود که در انتخاب و انتصاب مدیران مدارس به میزان شایستگیهای انها توجه شود زیرا میزان شایستگیهای مدیران بر رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر می گذارد.
محدودیتهای پژوهش
- کمبود تحقیقهای مشابه داخلی در ارتباط با موضوع تحقیق،
- کمبود منابع و اطلاعات لازم در باره موضوع مورد بررسی،
- به علت محدودیت زمانی تنها از پرسشنامه جهت گردآوری دادهها استفاده شده،
- عدم دسترسی سریع و آسان به اطلاعات پایه و اساسی مدیران و معلمان،
- طولانی شدن غیر قابل انتظار فرایند تحقیق و پژوهش به علت شیوع ویروس کرونا و دور بودن قلمرو مکانی تحقیق،
- عدم وجود اطلاعات لازم در واحد های آموزش و پرورش ولایت بامیان،
- بی رغبتی و عدم تمایل اکثر از معلمان و دانشآموزان در تحویل و تکمیل پرسشنامه،
- عدم امکان استفاده از سایر روشها از جمله مصاحبه و مشاهده،
[1]. Rabert Katz
[2]. V. A. Com perform
[3]. Olson & Bolton
[4]. Robtham & Jubb
[5]. Allen & Meyer
[6]. Daniel Goleman
[7]Sosik & Megerian